اهمیت فزایندهی سرمایهگذاریهای جانشین
به عنوان موضوع بحرانی در قرن اخیر، میتوان به یکپارچهسازی ثروت از طریق سرمایهگذاری سنتی و سرمایهگذاری جانشین در شرکتهای خانوادگی و سرمایهگذاری شخصی اشاره نمود. از سوی دیگر، نرخ پایین یا منفی بهره در بسیاری کشورهای دنیا توسط HNWها از سرمایهگذاری شخصی به سمت سرمایهگذاری جانشینهای مالی مثل داراییهای غیر بانکی جریان یافته است. داراییهای غیر مالی توسط مدیریت ثروت سنتی و مدیران بانکهای خصوصی سرویسدهی نمیشوند و به دنبال راههای جدید یکپارچهسازی دارایی اطلاعاتی که قیمت و سایر اطلاعات ارزشمند ثروتسازی را در بردارد هستند.
در آیندهای نزدیک، جدیدترین استارتاپهای ثروت محور وارد بازار خواهند شد و راهحلهای دیجیتال جدیدی را برای برطرف کردن انتظارات مشتریان از کانالهای ارتباطی مختلف دارند.
وظیفه یکپارچهسازی راهحلهای مدیریت ثروت، بیشتر به عهده مدیران مالی است تا با خدمات پیشنهادات این روند مدیریت ثروت را تسهیل بخشند. این پیشنهادات جدید،گزینههای انتخابی سرمایهگذاران و ثروتمندان را در سرویسهای مالی میافزاید.
به علاوه، کارشناسان، نیاز بازارهای مالی را در حال حاضر شفافیت سرمایهگذاری مالی و هزینهها اعلام کردهاند که هوش مصنوعی نقش اساسی را در سه حوزهی شفافیت سرمایهگذاری، توسعه تجربه کاربری و کاهش هزینهها ایفا میکند.
اگر اطلاعات مشتری بطور مسئولانه و موثر با بینش انسانی تلفیق گردد، مشتریان به سمت نتایج و دستاوردهای بهتر رهنمون میشوند.
باید در نظر داشت که امروزه هوش مصنوعی نقش غیر قابل انکاری در زندگی روزمره ما دارد.
داده های مشتری و هوش مصنوعی در زمینه اتوماسیون صنعتی و مدیریت سبد سهام مهمترین کاربردها را دارد و به مشتری در اتخاذ تصمیم کمک میکند که با اقدامات بعدی در برنامهریزی جاری، اقدامات مشاوران را جهتدهی مینماید.
ما درحال رویارویی با دنیایی هستیم که برنامه مالی، یک موتور هدایت دینامیک و زنده است.
اطلاعات بیشتر از دادهی فراشخصی و بینش بدست میآید که به رفتار سرمایهگذاران جهت میبخشد و آنها را به سمت موضوعاتی حائز اهمیت هدایت نموده و زمان کافی برای مشاوران متمرکز بر علاقمندی مشتریان آزاد میکند.
فناوری هرگز نمیتواند جانشین مشاوران شود بلکه ارتقاءدهنده توانایی مشاوران برای کاری که باید انجام شود است. اگر چه فناوری میتواند جایگزین مشاورینی شود که از اهرمهای تکنولوژیک بطورکارا استفاده نمیکنند.

بدون دیدگاه